خورشید افسانه ای
افسانههای مربوط به خورشید در فرهنگهای گوناگون جهان، از قدیمیترین و رایجترین اسطورهها هستند. این افسانهها معمولاً تلاش انسان برای توضیح طلوع، غروب، گرما و قدرت خورشید را نشان میدهند. در ادامه چند نمونه معروف از این افسانهها را میآورم:
---
1. افسانه خورشید در اسطورههای مصر باستان
رع (Ra)، خدای خورشید، یکی از بزرگترین خدایان مصر باستان بود. مصریان معتقد بودند رع هر روز سوار بر قایقی آسمانی از شرق طلوع میکند و شب هنگام با عبور از جهان مردگان، از غرب غروب میکند. در شب، او باید با مار شیطانی آپوفیس بجنگد تا روز بعد دوباره طلوع کند.
---
2. افسانه آپولو در یونان باستان
در یونان باستان، هلیوس ابتدا خدای خورشید بود که با ارابهای آتشین به آسمان میرفت. بعدها این نقش به آپولو داده شد. آپولو خدای روشنایی، هنر و پیشگویی بود و طلوع خورشید را نمادی از روشنایی عقل و دانش میدانستند.
---
3. افسانه آماتراسو در ژاپن
در اسطورههای شینتویی، آماتراسو الهه خورشید و یکی از مهمترین خدایان است. گفته میشود که وقتی برادرش او را آزرد، او در غاری پنهان شد و جهان در تاریکی فرو رفت. برای بیرون کشیدن او، خدایان جشن بزرگی گرفتند و او با کنجکاوی از غار خارج شد و دوباره جهان روشن شد.
---
4. افسانههای سرخپوستان آمریکا
قبایل مختلف بومی آمریکا افسانههای گوناگونی درباره خورشید دارند. مثلاً در قبیله ناواهو، خورشید یک موجود الهی است که با ماه خواهر و برادر است. برخی قبایل خورشید را یک جنگجو میدانند که هر روز با تاریکی مبارزه میکند.
---
5. افسانه ایرانی – خورشید در اسطورههای زرتشتی
در اوستا، خورشید یکی از نمادهای روشنایی، راستی و قدرت اهورامزداست. خورشید نه فقط یک پدیده طبیعی، بلکه نیرویی معنوی است که با دروغ و تاریکی میجنگد. در برخی متون پهلوی، فرشتهای به نام هور یا مهر نگهدار خورشید است.
---
6. افسانه مایاییها
مایاها خورشید را خدای قدرتمندی میدانستند که از طریق تقویمها و پیشگوییهای پیچیدهاش مسیر جهان را کنترل میکند. خدای خورشید آنها در چرخهای از مرگ و تولد مداوم حرکت میکرد و خورشیدگرفتگیها نشانه مبارزه میان خدایان بودند.