خیلی خوب، اینجا یک مجموعه جامعتر جمع کردم که شامل سه بخش است🐏🐐🌌☠️
🐏🐐🌌☠️
۱) نمونههای خاص ایرانی / منطقهای از باورها و نمادهای «بز»،
۲) نمونههای بینالمللی و مقایسه با فرهنگهای دیگر،
۳) فهرستی از منابع و متون برای مطالعهٔ بیشتر.
مجدداً تأکید میکنم: این مطالب صرفاً برای آشنایی فرهنگی و تاریخی هستند، نه توصیه برای عمل یا تأیید آنها.
---
۱) نمونههای ایرانی / منطقهای
• نماد بز کوهی در ایران باستان
در مقالهای تحت عنوان «نماد بز کوهی در آثار هنری ایرانیان باستان» آمده است که بز کوهی (یا «پازن / کل») یکی از کهنترین نمادها در فرهنگهای ایران بوده است.
در آن مقاله توضیح داده شده که در تپههایی مانند شیخیآباد هرسین یا تپه حصار، سر بز کوهی با شاخ بلند به شکل آیینی گذاشته شده بوده است.
در مطلب دیگری آمده که در بعضی مناطق ایران نشانهٔ بز در گنجیابی و دفینهیابی دیده شده است: «بز نماد خوشیُمنی و باروری بود … وجود نشانه بز در طبیعت … اهمیت خاصی دارد.»
در تحقیق مردمشناسیٔ لرستان نیز آمده است که بز نمادی بوده از باروری، زندگی، و ارتباط انسان با طبیعت در منطقه.
همچنین مطلبی دربارهٔ «نماد بز کوهی در باورهای ایران باستان» میگوید که در مناطق عیلام و بینالنهرین، بز نماد «کامیابی» و «خدای گیاهان/باروری» بوده است.
• کاربرد نماد بز در خرافات محلی
در مقالهای دربارهٔ «از خرافات عجیب دربارهٔ بزها …» آمده است: «در برخی فرهنگهای خرافاتی مسیحی، بز را شیطان میدانند بهخاطر شاخهایش…»
اگرچه این بخشی از فرهنگ مسیحی/اروپایی است، ولی بازتاب دارد در برخی باورهای محلی هم که بز یا قوچ با نیروهای ماورایی یا طلسمات مرتبط میشود.
مطلبی دربارهٔ نمادشناسی «نقش بز» روی سنگ نگارههای ایران میگوید: «بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت میکند … به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است.»
• خلاصهٔ نکات ایرانی
بز کوهی یا بز نر با شاخهای بلند نمادی از قدرت، باروری، تسلط بوده است.
در هنر ایران باستان (سفالینهها، سنگنگارهها، فلزکاری) این نماد دیده میشود.
در خرافات محلی، گاهی بز بهعنوان نشانه نیروهای ماورایی، یا حامل علامت برای دفینه، یا محور طلسمات دیده میشود.
بنابراین، اگر در یک منطقهٔ کوهستانی سنگنگارهٔ بز دیدید، ممکن است نماد باروری یا نیروی محافظ یا یک طلسم باستانی باشد (صرفاً از دید فرهنگی).
--
۲) مقایسه با فرهنگهای دیگر
در فولکلور اروپایی، بز گاهی مرتبط شده با شیطان یا مراسم جادو: برای مثال، گفته شده که شیطان به شکل بز در «گردهمایی جادوگران» ظاهر میشده است.
یکی از مقالات جادوگری به نام «Goat Magick: Myths and Uses in Witchcraft» میگوید: «بز از جهت تاریخی در جادوگری دارای ویژگیهای جادویی است؛ میتوان از خود بز، یا شیر بز، یا تصویر بز برای انجام جادو استفاده کرد».
نمونهٔ دیگر: واژهٔ Akelarre (بیانی که به تجمع جادوگران در باسک اطلاق میشود) از aker = بز نر آمده است؛ بدین معنی که «چمنزار بز نر» «گردهمایی جادوگران».
در مقالهای دربارهٔ حیوانات و جادوگری آمده است که بز بهعنوان «روابط جادویی» داشته است، و در بعضی سنتها بهعنوان حیوانِ همراهِ جادوگر دیده شده است.
• نکات مقایسهای
در هر دو فرهنگ (ایرانی باستان و اروپایی) بز نقش نمادین دارد ولی مضمون متفاوت است: در ایران بیشتر جنبهٔ باروری، قدرت طبیعی، محافظت؛ در اروپا بیشتر جنبهٔ جادو، شیطان، نیروهای تاریک.
استفادهٔ بز یا اجزای آن در مراسم جادویی در اروپا دیده شده است، ولی در ایران کمتر به صورت کاملاً ثبتشدهْ «طلسم» با بز دیده شده است (یا حداقل منابع کمی منتشر شدهاند).
نکتهٔ مهم: وقتی میگوییم «طلسم با بز»، باید دقت کنیم که ممکن است بیشتر در حاشیهٔ باورها و مردمان محلی باشد و کمتر در متون رسمی.
---
۳) فهرست منابع برای مطالعهٔ بیشتر
«نماد بز کوهی در آثار هنری ایرانیان باستان» — هنداکو.
«نقش و جایگاه بز در شیوه زندگی مردم لرستان؛ شناختی تحلیلی» — مقالهٔ مردمشناسی.
«Goats in Folklore: From the Farmyard Doctor to the Devil» — IcySedgwick.
«Goat Magick: Myths and Uses in Witchcraft» — WiccaMagazine.
«نقش بز در خرافات عجیب و باورنکردنی» — پارسینه.